زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
زِ هر تـکـانِ لـبت هر چه آب، شرمنده ز تـشـنـگـیِ تـو قـلـب کـبـاب، شرمـنده فقـط به مادر تو عرض می کنم که نشد نـشـد که آب بـنـوشـد ربـاب، شـرمـنـده کسی ندیده که یک مرد پیشِ همسرِ خود شود به صورتِ از خون خضاب شرمنده سپاهِ کوفه ببین روی من زمین انداخت شـد عـاقـبت پـسـرِ بـوتـراب، شـرمـنده شـتـابِ تـیـر زیـاد و گـلـوی تـو نـازک به چوبِ تیر، گلو خورده تاب، شرمنده پـسـر بـبـیـن پـدرت را هنوز میلـرزد به پشتِ خـیمه روم با شتـاب، شـرمنده اگر مـراسمِ دفـنت سریع گـشـته ببخش شدم ز غصهای در اضطراب، شرمنده اگر که قـبر تو پـیـدا کـنند من چه کنم؟ به زیرِ خاک هـمینجا بخـواب، شرمنده |